عهد اول: انفجار نور

هوالنور
انفجار نور

در چهارمین دهه از انقلاب اسلامی ایران  بسر می بریم. انقلابی شکوهمند وبی نظیر. انقلابی از جنس بازگشت به درون. انقلابی از جنس انقلاب انبیا.
می خواهم سؤالی را مطرح و به چرایی طرح آن بپردازم وسپس به این سؤال پاسخ دهم.
چرا انقلاب کردیم ؟هدف ما از انقلاب چه بود؟ در پی چه بودیم که حاضر شدیم مشقت ها و تلخکامی های فراوان را به بهای جان بخریم؟
چرا این سؤال را پس از 35 سال از پیروزی انقلاب باز هم مطرح می کنیم؟ اگر به هدف انقلاب رسیده بودیم مطرح کردن این سؤال بجا نبود اما از مقایسه شرایط فعلی و حیات طیبه ای که خمینی کبیر با آن دم مسیحایی برای آینده ی مستضعفین ترسیم نمودند می توان نتیجه گرفت که انقلاب اسلامی به طور کامل به ثمر نرسیده است. در واقع ما انقلابمان را آغاز کردیم اما آن را به سرمنزل مقصود نرسانده ایم، بلکه در متن انقلاب و در حال شدن نسبت به آن مقصد اعلی هستیم. در این میان باید توجه داشت که برای به نظاره نشستن آثار و نتایج انقلاب الهی و رسیدن به آن مقاصد اعلی هنوز جانفشانی ها و ازخود گذشتگی های بسیار لازم است. از خود گذشتگی ها و جانفشانی هایی از
جنس خود گذشتگی چمران ها و آوینی ها و مدرس ها و شیخ فضل الله ها.
پس مبارزه تمام نشده و ما در متن مبارزه قرار داریم و غفلت از این موقعیت و جایگاه تاریخی و تأثیر نامیمون آن بر سرنوشت انقلاب اسلامی و آینده ی مستضعفین عالم،  گناهی است بس عظیم و نابخشودنی و تنها مجاهدت های همراه  با بصیرت نافذ است که انقلاب، عقل ها و قلب ها را بیمه می کند و آن را مرحله به مرحله پیش می برد تا به سر منزل مقصود برساند.
اساساً بررسی هدف هر انقلابی، ما را به عظمت آن انقلاب رهنمون می سازد. هر  اندازه افق اهداف بالاتر، انقلاب هم با عظمت تر و هر اندازه افق اهداف آسمانی تر،  انقلاب هم پایدارتر. لیکن اگر انقلاب در خدمت انسان نباشد، آن انقلاب پایدار نخواهد بود. اما کدامین انسان؟ انسان مدرن یا انسان مومن؟ انسان کثرت گرا یا انسان توحیدی؟
مسلم این است که انقلاب فرانسه و روسیه در خدمت یک نوع انسان است وانقلاب اسلامی ایران در خدمت نوع دیگری از انسان.
رنسانس،  یک انسان جدید با نیازها و آرزوهای خاص را به ظهور رسانید و انقلاب اسلامی ایران   نوع دیگری از انسان را متذکر شد.
انقلاب اسلامی از جنس انقلاب آدم(ع) است. از جنس «وعلّم آدم الاسماء کلّها» و از جنس «ثمّ عرضهم علی الملائکه».
آنگاه که حضرت الله،  اسماء را به آدم آموخت او آینه ی تمام نمای الله – که جامع جمیع اسماء الهی است- شد.
انسان این ظرفیت را دارد که بتواند تمام اسماء الهی رابه ظهور برساند واصلاً هدف از آفرینش انسان این بوده است. خداوند گنجی پنهان بود و خواست  خود را نمایان کند پس انسان را آفرید.
بنابراین انقلاب اسلامی باید در خدمت این انسان باشد، انسانی که رو به سوی خدا دارد، انسانی که ظهور اسماء الهی باشد.
البته باید یادآور گردید که بایستی برخاسته از وجود انسان کامل نیز باشد، که هست.
انقلاب اسلامی باید بستری را فراهم کند که هرکسی بتواند مسیر انسان کامل  شدن را طی کند و گرنه به اهداف خود نرسیده است و آنگاه مدام از خود می پرسیم که چرا انقلاب کردیم؟
وقتی انقلاب اسلامی بتواند انسان هایی خداگونه را تربیت کند تجلی باطن آن انسان را می توان در حکومت دید. پس حکومت ها ظهور باطن انسان ها هستند. حکومت  طاغوت ظهور باطن ظلمانی و حکومت الله ظهور باطن نورانی است.
جامعه ی الهی جامعه ایست که بر تمامی نظام ها و ساختارها و شئونات آن الله حکومت می کند. جامعه ای که تمامی مناسبات در آن طبق اراده ی خداوند شکل می گیرد. در واقع انسان و سپس حکومت مجرای نزول اراده ی الهی هستند.
پس آنگاه که حضرت روح الله، آن انسان کامل، فرمود: «انقلاب ما انفجار نور بود» برای مهم جلوه دادن انقلابش نبود بلکه او به واقع  «نور» را مشاهده میکرد. «نور» یکی از اسماء الهی است و با انقلاب اسلامی بروز و ظهور پیدا کرد. در آیه ی نور می خوانیم «الله نور السماوات و الارض»؛  در واقع انقلاب اسلامی، آغاز حکومت الله بر جامعه است. برای اینکه این نور شدت و ظهور بیشتری پیدا کند بایستی این حرکت ادامه داشته باشد.
مطرح کردن تولید علم از سوی امام خامنه ای نیزبرای تداوم این حرکت است.علم است که تمامی سخت افزارها و نرم افزارهای یک جامعه را طراحی می کند.
علم نیز دو گونه است:علم الهی و علم غیرالهی.
آنجا که در روایت می فرماید :«العلم نور یقذفه  فی قلب من یشاء»، به باطن علم الهی اشاره دارد که از جنس اسماء الهی و از جنس باطن انسان کامل است  و این علم حکومت نورانی و الهی را ایجاد می کند.
والسلام. س.محمدی